سال هاست که بودن را تجربه می کنم ، اما هنوز نتوانستم درک کنم که نبودن من چه تاثیری می تواند بر چرخه عظیم جهان وارد کند؟سال هاست که بودن را تجربه می کنم ، اما هنوز به یقین نرسیده ام . من با شخصیت های مختلف ساخته شده در ذهن دیگران هم ذات پنداری می کنم و یا از آنها به شدت دور می شوم . با آنها و یا در واقع در درون آنها ، نوعی زندگی دیگر را تجربه می کنم . گریه و خنده های درونی من با آنها با حالاتشان همساز می شود . گاهی بعضی از آنها را به شدت دوست می دارم و از بعضی دیگر متنفر می شوم و نسبت به برخی هم احساسی تعریف نکردنی دارم . فرقی ندارد آنها شخصیت های یک کتاب باشند و یا شخصیت های یک فیلم . با پستی بلندی های کتاب یا فیلم ، روح من نیز تجربه آن را که معمولا پر از تلاطم است، در خود ذخیره می کند . نمی دانم ایا آنها روزی به کمکم خواهند آمد ؟ آیا من به وسیله آنها نجات پیدا خواهم کرد ؟ آیا دیگران را نجات خواهم داد ؟ آیا من نیز می توانم وارد گروه رویا پردازان و شخصیت پردازانی بشوم که سال های سال ماندگار می شوند ؟ احتیاجی نیست به آنها جواب دهم ، زیرا جریان این بهمن عظیم که بر اثر یک جرقه و صدای انفجار اولیه از سوی قدرت خالقم به وجود آمده ، هر کجا که باید برود ، می رود و مرا نیز با خود خواهد برد . از این سرانجام ، به هیچ وجه ناراحت نیستم !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد