سلام عزیز وی زیبایی داری منم با تو موافقم تا زمانی که چشمانی وفادار برایمان اشک میریزند زندگی به رنج کشیدنش می ارزد با یسری به ما بزن خوشحال میشم موفق باشی
خوبی عزیز؟! امیدوارم آرومتر شده باشی... شاید این شبها فرصت خوبیه برای خالی کردن خودمون از همه چیزایی که اذیتمون میکنه... بازم بیا پیشم خوشحالم میکنی نازنین! یاحق!
سلام یه شروع تازه همیشه جالب تر از شروع اوله چون چیزی که همرات داری تجربه است از یه شکست(البته احتمالا) دوباره شروع کن نترس.تا هنوز چیزی داری که از دست ندادیش نترس
سلام مرسی از این که به من سر زدی این جمله ای رو که نوشتی یه بار یکی به من گفت و سر این جمله تو دل من یه غوغایی به پا شد که نگو خلاصه من کلی با همین یه جمله خاطره دارم موفق باشی بازم به من سر بزن
سلام دوست من . خوبی ؟ مطلبت زیبا بودش . منم بعد از مدت هـــــــــــــــــــآ اپـــــــیدم... راستی ببخش که دیر بهت سر زدم . امیدوارم که منو فرامشو نکرده باشی . بدوووووووو بیا که منتظرم .
دو دوست در بیابانی در حرکت بودند.در میانه راه بر سر موضوغی به مشاجره پرداختند. در این میان یکی از آن دو دوست بر صورت دیگری سیلی زد.
آنکه بر صورتش سیلی خورده بود ناراحت شد.اما چیزی نگفت تنها بر روی شن ها نوشت. "امروز بهترین دوستم بر صورتم سیلی زد" آنها به رفتن ادامه دادند.تا به یک واحه رسیدندوتصمیم گرفتند تنی به آب بزنند. آنکه صورتش سیلی خورده بود به درون آب پرید .اما نزدیک بود که غرق شود. دوستش فوری خود را در آب پرتاب کرد و او را نجات داد.وقتی از آب بیرون آمدند.آنکه نجات یافته بود.بر روی سنگی حک کرد. "امروز بهترین دوستم زندگی ام را نجات داد" دوستش از او پرسید:چرا وقتی تو را ناراحت کردم بر شن ها نوشتی اما این بار که زندگیت را نجات دادم بر سنگ؟ او در جواب گفت:وقتی کسی ما می رنجاند باید آنرا بر شن نوشت تا بادهای بخشش و گذشت آن را پراکنده و پاک سازد. اما وقتی کسی کار نیکی برایمان انجام می دهد باید بر سنگی حک کنیم.تا هیچ بادی نتواند آنرا پاک کند.
یاد بگیریم دردهایمان را بر روی شن بنویسیم و شادیهایمان را بر سنگ حک کنیم.
می گن : یک دقیقه طول می کشد تا شخص خاصی را بیابی . یک ساعت تا او را ستایش کنی. یکروز تا دوستش بداری. اما یک عمر تا فراموش کنی!
مترسک فهمیده بود که تا او هست کلاغ ها از گرسنگی میمیرند فردا صبح مترسک مرده بود ...
من امیدوارم به این کشاکش زندگی..
به جای من بخند!
دوست داشتن مثل پاک کن سر مداد نوکیه!
اینقدر دلت نمیاد ازش استفاده کنی
تا گم میشه
یا اینقدر گازش میگیری
تا هیچی ازش نمیمونه
سلام عزیز وی زیبایی داری منم با تو موافقم
تا زمانی که چشمانی وفادار برایمان اشک میریزند زندگی به رنج کشیدنش می ارزد
با یسری به ما بزن خوشحال میشم
موفق باشی
سلام مهربون!
تولد دوباره ات رو بهت تبریک میگم و احسنت به همتی که تونستی از پیله ای که "شاید" محصورت کرده بود بیایی بیرون .
برای منم دعا کن نازنین!
یاحق...
سلام مهربون!
من آپم ، دوست داشتی بیا . خوشحال میشم!
یاحق!
سلام
ایول تحول
امیدوارم دلگیر نشی
سلام مهربونم!
خوبی عزیز؟! امیدوارم آرومتر شده باشی... شاید این شبها فرصت خوبیه برای خالی کردن خودمون از همه چیزایی که اذیتمون میکنه...
بازم بیا پیشم خوشحالم میکنی نازنین!
یاحق!
زیبا بود . بای.
سلام
یه شروع تازه همیشه جالب تر از شروع اوله چون چیزی که همرات داری تجربه است از یه شکست(البته احتمالا)
دوباره شروع کن
نترس.تا هنوز چیزی داری که از دست ندادیش نترس
سلام مهربون!
خیلی دردناک بود... ممنون
یاحق!
سلام
مرسی از این که به من سر زدی
این جمله ای رو که نوشتی یه بار یکی به من گفت و سر این جمله تو دل من یه غوغایی به پا شد که نگو
خلاصه من کلی با همین یه جمله خاطره دارم
موفق باشی بازم به من سر بزن
سلام دوست من .
خوبی ؟
مطلبت زیبا بودش .
منم بعد از مدت هـــــــــــــــــــآ اپـــــــیدم...
راستی ببخش که دیر بهت سر زدم .
امیدوارم که منو فرامشو نکرده باشی .
بدوووووووو بیا که منتظرم .
دو دوست در بیابانی در حرکت بودند.در میانه راه بر سر موضوغی به مشاجره پرداختند.
در این میان یکی از آن دو دوست بر صورت دیگری سیلی زد.
آنکه بر صورتش سیلی خورده بود ناراحت شد.اما چیزی نگفت تنها بر روی شن ها نوشت.
"امروز بهترین دوستم بر صورتم سیلی زد" آنها به رفتن ادامه دادند.تا به یک واحه رسیدندوتصمیم گرفتند تنی به آب بزنند.
آنکه صورتش سیلی خورده بود به درون آب پرید .اما نزدیک بود که غرق شود.
دوستش فوری خود را در آب پرتاب کرد و او را نجات داد.وقتی از آب بیرون آمدند.آنکه نجات یافته بود.بر روی سنگی حک کرد. "امروز بهترین دوستم زندگی ام را نجات داد"
دوستش از او پرسید:چرا وقتی تو را ناراحت کردم بر شن ها نوشتی اما این بار که زندگیت را نجات دادم بر سنگ؟
او در جواب گفت:وقتی کسی ما می رنجاند باید آنرا بر شن نوشت تا بادهای بخشش و گذشت آن را پراکنده و پاک سازد.
اما وقتی کسی کار نیکی برایمان انجام می دهد باید بر سنگی حک کنیم.تا هیچ بادی نتواند آنرا پاک کند.
یاد بگیریم دردهایمان را بر روی شن بنویسیم و شادیهایمان را بر سنگ حک کنیم.
می گن :
یک دقیقه طول می کشد تا شخص خاصی را بیابی .
یک ساعت تا او را ستایش کنی.
یکروز تا دوستش بداری.
اما یک عمر تا فراموش کنی!
شــــــــــــــــاد باشی
خدانگهدارت...
سلام
با درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد
ندانی که چه سخت است
یا علی
ممنون که سر زدی .
و زیبا می نویسی .
بای .
asaمترسک فهمیده بود که تا او هست کلاغ ها از گرسنگی میمیرند فردا صبح مترسک
سلام مهربون!
بازم حرف دارم برای گفتن...
یاحق!
سلام امیدوارم در اینده همه چیز بهتر از گذشتت باشه حتی خاطراتت
سلام . ممنون که سر زدی .
من با تبادل لینک مخالفتی ندارم .
بای .
سلام
پشت پلکام عکست رو نقاشی کردم غزلک
تو رو می بینم تا وقتی چشم می بندم غزلک
یه پیام این تبسم که رو لبهای منه
خیلی وقته که به گریه هام می خندن غزلک
موفق باشید
یا علی
سلام ..من بروزم...خوشحال میشم بیای..منتظرم...
سلام عزیز
دنیا وفایی نداره زیاد غم گذشته ها و دیروزو نخور.
متشکرم که به من سر زدی.
شعر قشنگی بود....
پیش منم بیا...
من بازم اومدم
میخواستم بگم میشه این آهنگ رو به من هم بدی خیلی دوسش دارم قول میدم تو وبلاگم نزارم فقط میخوام تو کامپیوتر داشته باشم